روش و هدف از مطالعه گسلها در منابع آب

روش مطالعه گسلها بر مبناي ميزان جابجايي، طول آنها، موقعيت توپوگرافي آنها و نوع گسل ميباشد و هدف ازاين بررسي مطالعه روابط هيدروديناميكي در دو طرف و نيز در محور گسل ها بوده است كه مشتمل بر سفره هاي آهكي و آبرفتي مي باشد و بدين ترتيب امكان تعيين محل چاههاي آهكي و آبرفتي در محدوده و مجاور گسل ها به منظور دستيابي به بهترين نتيجه فراهم خواهد شد و نيز د ر مواردي كه حركات گسل موجب قطع جريان هيدروليكي شده است از حفر چاه و در نتيجه از اتلاف هزين ههاي گزاف پيشگيري مي گردد.

تعيين محل چاههاي بهره برداري در سازندهاي کارستی:

بررسيهاي چينه شناسي :

سازندهاي کربناته ای كه بين دو سازند ناتراوا مح صور شده باشد يا حداقل سازند زیرین آنها ناتراوا باشد شرای ط ذخيره سازي آب حاصل ازنزولات جوي در اين گونه سازند هاي كربناته فراهم مي گردد . مسلماً اين وضعيت چينه شناسي در ساير مناطق ايران نيز يافت مي گردد.

بنابراين وقتي كه از نظر چينه شناسي چنين شرايطي فراهم باشد آب حاصل از نزولات جوي بتدريج در آهكها نفوذ نموده ودر امتداد یال تاق ديسها به سمت مخزن انباشته آبهاي زيرزميني سرازير مي گردد البته جهت جريان نقاطي كه درامتداد لايه بندي آهكهايي كه داراي فرو رفتگي باشند ادامه مي يابد كه معمولاً براي حفرچاههاي بهره برداري مناسب مي باشد.همچنين براي تعيين محل چاه به ره برداري، ضخامت و وسعت آهكها را بايد مد نظر قرار داد به عبارت ديگرضخامت سازند بايستي به حدي باشد كه بتواند حجم قابل توجهي از آبهاي حاصل از بارندگي را در خود نفوذ داده و ذخيره نمايد.

بررسيهاي تكتونيكي : بررسيهاي تكتوتيكي يكي از عوامل اصلي براي تعيين محل چاههای آهكی می باشند.

که اين بررسيها شامل:

– درز وشکافها و شكستگيها : درزوشکافها به خاطر بوجود آوردن تخلخل ثانويه درآهكها نقش مهمي را در انتقال و ذخيره سازي آب بازي مي نمايد . سيستم درزوشکافها معمو ً لا به هنگام چين خوردگي درسنگهاي سخت (مانند : آهك و دولومیت ) بوجود مي آيند و به هنگام حركات تكتونيكي و نيز براثر لغزش هاي بين لايه اي گسترش مي يابند. امتداد درزه ها و شکافها ، معمو ً لا عمود بر لايه بندي آهکها می باشد اما بر حسب وضعیت و شرایط سازند ممکن است در جهت لایه بندی نیز قرار گیرد . درزوش کافها در میزان تولید وگسترش کارستی فیکاسیون نقش عمده ای دارد بنابراین تراکم درزه و شکافها هر چه زیادتر باشد تعین محل در آن مناطق مفید خواهد بود . بنابراین طول درزوشکافها و میزان بازشده گی درزه ها و امتدادوشیب آنها در تعین محل چاه نقش عمده ای دارند .

– گسلها : مطالعه گسلها از دو نظر مورد اهميت است .

 ١) گسلها مي توانند مسير طبيعي آب را كه در امتداد شيب لايه ها انجام مي گيرد تغيير داده و آب را به سمت ديگري هدايت نمايند. ٢) گسلها قادر به انتقال آب ازيك زون يا حوزه آبريز به زون یا حوزه دیگر مي باشند. بنابراين گسلها از نظر كمي و كيفي مي توانند

نقش اساسی داشته باشند.

برخی گسلها معمولا محور تاقدیسها را قطع مي نمايند و امتداد آنها به دامنه تاقديسها و تا عمقي از سطح زمين ادامه مي يابد. چنانچه اين گسلها بخوبي شناسايي شوند تعيين محل چاه بهره برداري در ح والی امتداد آنها در كوهپايه ها مي توانند مؤثر باشند . برخي از گسلها بر اثر مرور زمان بستر رودخانه ها را تشكيل مي دهند كه خود بر اثر زهكشي، آب رودخانه را به آبخوان سازندي انتقال داده كه حفر چاههاي بهره برداري را در آن نقاط شامل مي باشد. بطور كلي در مطالعات گسلها جهت تعيين محل چاهها باي د نوع گسل –

عملكرد گسل- ميزان خورد شده گي سنگهاي اطراف گسل را مد نظر قرار داد.

همانطور كه بيان شد، نوع گسل بايد كاملاً بررسي گردد كه نقش بسيار مهمي در جريان آبهاي زيرزميني دارد به

عنوان مثال، در امتداد محور گسلهاي ام تداد لغز امكان دستيابي به آب موجود مي باشد يعني اينكه در راستايمحور گسلها، پتانسيل آبدهي بسيار مؤثر مي باشد و همچنين در بيشترموارد، آبرفتهايي كه در مجاورت ناحيه گسلي و در امتداد آن تا شعاع ٣ كيلومتر قرار دارند از آبدهي بسيار مناسبي برخوردار مي باشند . در بعضي ازگسلها مانند گسلهاي معكوس و امتداد لغز ميزان خردشده گي طبقات اطراف خي لي شديد مي باشد كه باعث بالارفتن ميزان نفوذپذيري آن منطقه مي گردد هم چنين درمواردي كه امتداد ناحيه گسلي در محدوده يك خط باريك قرار مي گيرد اين خط در واقع منطبق بر امتداد بزرگترين مسيل خروجي از دامنه طبقات سازندي خواهد

بود كه خود به عنوان يك رودخانه عمل نموده و آب را بداخل آبرفت منتقل مي نمايد. گسلهايي مانند گسلهاي معكوس و نرمال باعث افزايش سطح ايستابي در محل گسل مي گردند يعني اينكه گاهی اوقات به صورت یک سد عمل نموده و تعادل هیدرولی کی هم بهم خورده است . و گاهی اوقات هم موجب پائين رفتن سطح آب مي گردد كه در اين حالت بصورت زهکش عمل کرده است.

بنابراین سطح ايستابي آب در امتداد محور گسلها تاثير بسزايي در تعيين محل چاهها كه در اين رابطه هم مي توان سطح آب چشم هها و قنوات را در نظر گرفت.

چين خوردگيها : چين ها تغيير شكل در سنگها مي باشند كه بدون آنكه گسستگي و يا شكستگي در سنگ بوجود آورد . بهترين نقاط جهت حفر چاه بهره برداري مي تواند در چين هاي يك جهته (تك پلانج ) در انتهاي محور چين تاقديسي (جائيكه محور چين در زمين فرو مي رود) مي باشد.

و در چين هاي دو جهته، زمانيكه چين تاقديسي داراي زاويه ميل دو جهته (دوپلانج ) مي باشد درطرفين محورچين تاقديسي بهترين محل جهت حفر چاه بهره برداري مي باشد.هم چنين ميزان شيب و امتداد طبقات در تعيين چاههاي بهره برداري مؤثر است به عبارت ديگر د ر مناطقي كه شيب لايه ها بيش از ٧٠ هفتاد درجه مي باشد تعيين محل چاه بهره برداري اشتباه مي باشد.